من گرفتم تو نگیر
جوابیه شعر من گرفتم تو نگیر -ایرج میرزا
شما عبارت "جوابیه شعر من گرفتم تو نگ ..." را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
زن گرفتم غم بیهمنفسی رفت ز جان-زن بگیر ای مهربان
عشق شد توشه جان و غم دل گشت نهانزن بگیر ای مهربان
گرچه شد بسته کمی حلقه یاران جوان-شد پکر مَشدی روان
و نشد قسمت ما چنجه به بازار و دکان-روم از تاب و توان
لیک شامی بپزد همسر ما با ریحان-بدهد قوت جان
که نشیند به تن و روح و روان-زن بگیر ای مهربان
گرچه خوش بود دلم همره آن نیک رخان-سوی هر کوی روان
لیک همراه من اینک بود آن نیمهی جان-زن بگیر ای مهربان
گرنبودم غم نان و غم جان آن دوران-و نگشتم داغان
لیک دارم ز سر این زن خوبم، دوران-زن بگیر ای مهربان
حلقهای کرد بدستم،دست پر مهر زمان-تا بگیرم سامان
شده دهر ازمن و این شادی من بس حیران-زن بگیر ای مهربان
خر بُوَد آنکه تواند و نگیرد سامان-زن نگیرد ای جان
و بگوید که من آزادم از این بند گران-زن بگیر ای مهربان
هر که خواهد بکند حفظ ز تهمت دامان-و نگردد حیران
گو بگبرد زنی و ختم کند رنج نهانزن بگیر ای مهربان
چونکه پیغمبر دین داد چنین وعده زجان-بهر حفظ ایمان
نیم دین حفظ کند زوجیت ای خوب رخان-زن بگیر ای مهربان
برچسب: ،