دسته بندی انسانها
دسته بندی انسانها از دید دکتر علی شریعتی
دسته اول
وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن¬هاست که قابل فهم می¬شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
دسته دوم
آنان که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خودفروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته¬اند. بی¬شخصیت اند و بی اعتبار. هرگز به چشم نمی¬آیند. مرده و زنده شان یکی است.
دسته سوم
آنان که وقتی هستند هستند، وقتی نیستند هم هستند
آدم های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می¬مانند. دوسشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته ی چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند.
شگفت انگیزترین آدم ها در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشکوه اند که ما نمی توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم. باز می شناسیم. می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند. اختیار از ما سلب می شود. سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
برچسب: ،
دسته اول
وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن¬هاست که قابل فهم می¬شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
دسته دوم
آنان که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خودفروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته¬اند. بی¬شخصیت اند و بی اعتبار. هرگز به چشم نمی¬آیند. مرده و زنده شان یکی است.
دسته سوم
آنان که وقتی هستند هستند، وقتی نیستند هم هستند
آدم های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می¬مانند. دوسشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته ی چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند.
شگفت انگیزترین آدم ها در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشکوه اند که ما نمی توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم. باز می شناسیم. می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند. اختیار از ما سلب می شود. سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
دکتر علی شریعتـــی
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید: