معنی حقیقی سبحان الله چیست?
می خواستم بپرسم معنی حقیقی سبحان الله چیست و چرا این قدر در نماز تکرار می شود و این تکرار در ۱۷ رکعت چندتاست؟
تسبیح(سبحان الله) عبارت است از پاک و منزه دانستن خداوند از هر نقص و عیب.
توضیح: در معنای تسبیح سه امر وجود دارد که بدون تحقق هر یک معنای حقیقی تسبیح حاصل نمی شود:
۱- نفی هر نقصی از خداوند،
۲- علم و شعور تسبیح گوینده،
۳- قولی بودن تسبیح.
نسبت به تحقق امر اول در موجودات عالم بحثی نیست. هر مخلوقی در این عالم با زبان فقر و احتیاج خود، خبر از خالق سبحان می دهد و این همان معنای تسبیح تکوینی است (هر مخلوقی در این جهان به عنوان این که معلول است، خبر از خالق و علت خود می دهد و از آن جا که موجود ناقص و نیازمندی است، خبر از کمال و بی نیازی علت خود می دهد.
قرآن کریم درباره این معنی از تسبیح می فرماید:
الإسراء : ۴۴ «...َ وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بحَمْدهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً ؛
و هر موجودی، تسبیح و حمد او می گوید ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید او بردبار و آمرزنده است. »
امر دوم (شعور و آگاهی) نیز از دیدگاه قرآن در همه موجودات هست. البته این بدان معنا نیست که علم همه موجودات، یکسان و از یک نوع است. خداوند درباره اعضای بدن انسان می گوید:
فصلت، ایه ۲۱ و ۲۲
«حَتَّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بما کانُوا یَعْمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اَللَّهُ اَلَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛
تا چون بدان رسند، گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه می کرده اند، بر ضدشان گواهی دهند و به پوست بدن خود می گویند: چرا بر ضد ما شهادت دادید؟ می گویند: همان خدایی که هر چیزی را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است و او نخستین بار شما را آفرید و به سوی او برگردانیده می شوید»
معنای تسبیح در نماز:
اما تسبیح (سبحان الله) به معنای اعلام انزجار از طرز فکر مشرکان است:
«سبحان الله عما یشرکون حشر/۲۳ و «سبحان الله عَما یصفون صافات/۱۵۹ ؛ در حقیقت، «سبحان الله» تبرّی عمومی از همه کسانی است که نسبت به خدای سبحان دارای بینش شرک آلودند.
ذکر تسبیح در سرتاسر ارکان و اجزاء نماز وجود دارد. در ذکر رکوع , سجده و در تسبیحات اربعه در رکعات سوم و چهارم.
در هرکدام از این موارد هم یک تفسیر مخصوص به خود دارد لکن آن چه در همه مشترک است اذعان و اعتراف به پاکی و بی عیب و نقص بودن خداوند دارد.
با ذکر سبحان الله خداوند را از هرگونه نقص منزه می دانیم و با ذکر سبحان ربی اذعان می کنیم که خداوند متعال در مرتبه ربوبیت و تربیت ما هیچ نقص و کمبودی نگذاشته است و هر انچه نقص و کاستی وجود دارد از ناحیه ما است. سر نجات بندگان شایسته خداوند در رسیدن به این حقیقت است.
در ذکر یونسیه در قرآن کریم (انبیا : ۸۷) می خوانیم:
«لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین».
در حقیقت آنچه باعث نجات حضرت یونس از مهلکه شد رسیدن به حقیقت تسبیح و اعتراف به آن بود . بعد از انکه حضرت یونس به توحید خداوند اعتراف کرد و با گفتن ذکر تسبیح به این حقییقت اشاره نمود که خدایا هر چه نقص و کاستی و عجله است از من است و تو در مربیگری و تربیت خود چیزی کم نگذاشتی !! آنگاه نجات یافت و در ادامه این ذکر قران می فرماید
« فاستجبنا له و نجیناه من الغم »
خداوند می فرماید حال که به نقص خویش آگاهی یافتی و به پاکی من شهادت دادی دعایت را اجابت می کنم و تو را از مهلکه ضلالت نجات می دهم و از غم خارج می کنم . و هرکس که به این روش عمل کند او را نیز نجات خواهم داد.
«و کذلک ننجی المومنین؛
و دیگر مومنین را هم به همین گونه نجات خواهم داد».
یعنی در سختیها و مصایب تسبیح و اعتراف به این حقیقت که خداوند در هدایت خویش چیزی کم نگذاشته و انچه از مصیبتها به ما وارد می شود از ظلمی است که خود بر خود کرده ایم (انی کنت من الظالمین ) سبب می شود که مهلکه و مصیبت خارج شویم و نظر لطف الهی نصیبمان گردد.
سر تکرار تسبیح خداوند نیز متعدد است
۱) تکرار در حقیقت تداعی کننده نوعی خضوع و خشوع در مقابل خداوند متعال است .
۲) با تکرار زمینه توجه و تفکر حاصل می گردد.
۳) تکرار قولی سبب تاثیر قلبی می گردد.
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به :
کتاب آداب الصلات ؛ امام خمینی (ره)
رساله لقاءالله ؛ آقا جواد ملکی تبریزی
،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج ۹ (سیرة رسول اکرم در قرآن)؛ آیت الله جوادی آملی
برچسب: ،